سفرنامه استانبول (روز اول)
سفرنامه استانبول از زبان آیدا (قسمت اول)
سلام دوستان عزیزم من آیدا هستم و سفر به استانبول یکی از بهترین خاطرات زندگیمه چرا که با هزینه ای معقول سفری راحت و البته بسیار عالی رو به اتفاق همسرم تجربه کردیم.
حالا میخوام تجربیات سفرم را با شما دوستان عزیز که میخواید از تور استانبول استفاده کنید قسمت کنم.
من در اوایل مهر ۹۷ مسافر استانبول شدم و با تور استانبول پارس تراول به این شهر زیبا و دیدنی سفر کردم.
اول یه توضیح کوتاه درباره بلیط استانبول و این چیزا واستون بنویسم:
از اونجایی که تحویل اتاق در همه هتل ها ساعت ۲ ظهر و ساعت پس گرفتنش ساعت ۱۲ ظهره سعی کنید ساعت پرواز رفت رو صبح زود و ساعت برگشت رو شب بزارین تا یه روز کامل به روزهای سفریتون اضافه و از اون طرف روز برگشت برای رفتن به فرودگاه ۴-۵ ساعت قبل باید حرکت کنین پس برگشت شب باشه که این چند ساعت جبران شه.
برای خرید بلیط استانبول
برگردیم سر قضیه بلیط. برای تحویل گرفتن بلیط حتما به آژانس مراجعه کنین و طوری نشه که بلیط رو برای شما ایمیل کنن. البته ایمیل کردن بلیط هیچ مشکلی نداره چون به اسم شما توی فرودگاه جا رزور شده ولی شما باید بلیط رو با مهر آژانس تحویل بگیرین تا بتونین نفری ۳۰۰ دلار دولتی از بانک تهیه کنین. البته شما در هر سال فقط برای یک سفر می تونین این مبلغ دلار دولتی تهیه کنین.
برای انتخاب هتل میتونین از طریق پارس تراول مستقیما هتل رزرو کنین و اگه میخواین هزینه هاتون کمتر شه میتونین رسیدین اونجا برید مسافرخونه که هزینه هاتون خیلی کمتر واستون تموم بشه. (ما برای راحتی خودمون از پارس تراول خواستیم واسمون هتل بگیره)
ماصبح رسیدیم و طول زمان پرواز به استانبول حدود ۲ساعت و ۴۵ دقیقه بود و در فرودگاه آتاتورک از هواپیما پیاده شدیم. اول از همه به ما گفته شد تا ساعت هامونو را به علت اختلاف ساعت ایران و ترکیه، نیم ساعت به عقب بکشیم.
یه چیزی درباره هتل
ستاره هتل بستگی به ذائقه شما داره. هتلهای ۳ ستاره معمولاً ساختمان و اتاقهای کوچکی دارند و صبحانه آنها محدوده. من خودم هتل سه ستاره Gritti pera را انتخاب کردم که بسیار تمیز بود و امتیاز ۸٫۷ از سایت بوکینگ داشت. هتلهای ۴ و ۵ ستاره معمولاً ساختمانهای شیکتری دارند. اتاقهایشان بزرگتر است و صبحانه متنوعتری هم دارند. چون در سفر به استانبول وقت زیادی را در هتل نیستید انتخاب هتل ۵ ستاره زیاد منطقی نیست.
جاذبه های گردشگری که روز اول دیدیم
منو همسرم وقت رو تلف نکردیم. ازساعت رسیدنمون فرودگاه آتاتورک تا هتل داشتیم فکر میکردیم بریم کجارو بگردیم.
اول رسیدیم به هتل و کمی استراحت کردیم و غذا خوردیم . هتلی که ما رفتیم سه ستاره بود و همه غذاهای ایرانیم داشت اما من و همسرم قبل سفر طی کردیم که چیزایی که تو ایران نیست رو تجربه کنیم.
مادرخواست غذای محلی کردیم و پیشخدمت به ما گفت که اتفاقا یکی از غذاهای خوشمزه و استانبولی لاهماجون که خیلی خوشمزه است . قول داد که ما حتما خوشمون میاد از خوردنش.
کلیسای استانبول یا آب انبار یره باتان
بعد از غذا خوردن هم ما رفتیم به فکر که حالا کجا بریم تا آب انبار یره باتان بهمون پیشنهاد شد که اسم دیگش انبارکلیسای استانبوله . هزینه بازدیدشم ۴۰ لیر شد. خیلی شلوغ و همه این آب انبارو بعنوان جاذبه گردشگری میشناختن.
مسجد سلیمانیه
جای بعدی که همسرم خیلی دوست داشت بریم ،مسجدسلیمانیه بود که من خودم برام معمولی بود و چنان خوشم نیومد از پیشنهاد همسرم.
ولی بجاش کلی از ترموا سواری خوشم اومد و یه نکته که هزینه کرایه ترموا از تاکسی ارزونتره رفتیم سمت مسجدسلیمانیه.
نگم واستون که تا وارد این مسجد شدم یه حس ارامش عجیبی اومد سراغم و نظرم عوض شد اگرمیخواید راحت برید به این مسجد ، از خیابون پروفسور صدیق سامی اونار،میتونید به مسجدسلیمانیه برسید.
یکم استراحت کردیم واومدیم بیرون و همسرم واسم یکی از غذاهای خیابونی استانبولو که اسمش دوروم Dürüm رو خرید الحق که واقعا خوشمزه بود و همونجا به همسرم گفتم استانبول واقعا برای شکم گردی عالیه.
این غذا مرغ و گوشت تکه تکه با سبزیجات بود که وسط نونی نازک و خوش طعم گذاشته بودن.
یه چیز دیگم که اونجا همسرم واسم توضیح داد رو واستون بگم. (همسرم برای کار و این چیزا زیاد سفر به استانبول داره)
استانبول ۳ تا منطقه داره، منطقه تکسیم که یک منطقه توریستی و مقصد گردشگرانیه که برای خرید به استانبول می روند، بشیکتاش که جزو مناطق لوکس محسوب میشه و در نهایت منطقه آکسارای و لالعلی که جز مناطق مقرون به صرفه برای کساییه که می خوان اقتصادی تر سفر کنن و فاصله کمی نسبت به نقاط دیگر استانبول داره.
میدان تقسیم
بعد این که خوراکیمونو خوردیم ، بعد از حدود نیم ساعت پیاده روی ، به میدون تقسیم رسیدیم. میدون Taksim چیزیه شبیه Kao San Road شهر بانکوک. خیابونی عریض و طویل، پر از فروشگاه، پر از کافه و رستوران و بدون اتوموبیل. تنها یک تراموای قدیمی هر چند دقیقه یکبار از وسط خیابون رد می شه و مردم رو جابجا می کنه. این خیابون بهشت خانوم هاست برای خرید! انواع فروشگاه های لباس با جنس های عالی و قیمت خوب در این خیابون پیدا می شه.
همسرم گفته بود خریدامونو بذاریم روز اخر اما مگ میشه یه خانوم رو بدون خرید از مرکز خرید دور کنی!این شد که به مرکز خرید بی اوغلوایش در خیابان استقلال استانبول رفتیم ک ارزان فروش و در عین حال مارک فروش بودن.
بعد از چند تا خرید اومدیم بیرون و از اونجایی که من و همسرم واقعا شکموییم یه خوراکی دیگه هم خریدیم تو راه که اسمش سیمیت بود و مثل پیراشکی بود نشستیم دوباره توی ترموا و برگشتیم هتل.
خانه خون آشام استانبول
یکم که استراحت کردیم دوباره اومدیم بیرون. که حالا من بهترین تفریح عمرمو و البته هیجان انگیزترینشونو تجربه کردم.
همسرم اول یه زنگی زد و دید که جای خالی دارن برای دونفر و بعد توضیح داد که برای این بازی باید از قبل وقت بگیری و یه نیم ساعت دیگه میتونیم بریم بازی.
بعد گفت که این جایی که قراره بریم اسمش خانه خون آشام استانبوله که وقتی قیافمو دید گفت یه بازیه واقعیه.
اول خواستم قبول نکنم اما همسرم وقتی گف که دلیلی واسه ترس نیست و مثل یه بازی شهربازیه اماده شدم زودتر برسیم.
وقتی رسیدیم چندتا نکته بهمون گفتن که خیالمو راحت کرد. گفتن دوربین ها مارو میبینن و اگه ترسیدیم میان کمکمون و گفتن چیزی رو هم حواستون باشه نشکونین برین بازی.
این بازی فرار از زمان واقعی به زمان خون آشام ها بو که من کلا چسبیده بودم به همسرم و واقعا مثل خانه های خون آشام بودو با موجودات تاریکی سروکار داشتیم.
همه جای بازی شگفت انگیز بوده و همه چیز با توجه به موضوع خون آشام طراحی شده بود.
از همون لحظه ای که به در ورودی می رسین بازی شروع شده، و یه دفعه از ته دل جیغ میزنین و یهو هم بلند بلند میخندین.
یه وقتایی فرار میکنین و یه وقتایی میرین دنبالش تا ببینین چیه.
از فضای متفاوت و ترسناک این مجموعه معلوم بود کلی روش فکر شده. هممون بعد از بازی، به این نتیجه مشابه رسیدیم که مثل یه فیلم واقعی بود.
بعد این که حسابی جیغ زدیم برگشتیم با تاکسی خونه و کل راه رو از بازی صحبت کردیم. اینم بگم که نتونستم عکسی در حین بازی بگیرم چون گوشیامونو تحویل دادیم.
وقتی به هتل رسیدیم لباسای راحتی پوشیدیم. هوای استانبول نه خیلی سرد بود نه خیلی گرم و یه سویشرت برای من بس بود.
بعد واسه شام آماده شدیم و از خستگی خوابمون برد تا فردا…..
دوستای عزیزم اگه سوالی یا نظری دارین خوشحال میشم واسم کامنت بذارین.
